ابزار تلگرام

تیک ابزارابزار تلگرام برای وبلاگ

اشعار حضرت زهرا (س) - حسن لطفی - تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

codebazan

تیشه های اشک - پایگاه اشعار مذهبی ، اشعار مداحی، اشعار آئینی

درباره ما


پایگاه تخصصی اشعار آئینی و مذهبی

نویسندگان

آمار بازدید وبلاگ

بازدید امروز :222
بازدید دیروز :203
کل بازدید ها :6142389

در محضر قرآن

سوره قرآن

در محضر شهداء

وصیت شهدا

مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

مطالب اخیر

لینک دوستان

آرشیو مطالب

عاشورا

دانشنامه عاشورا

احادیث موضوعی

حدیث موضوعی
تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی تیشه های اشک - پایگاه تخصصی اشعار آئینی

هوای دخترکی را برادرش دارد
که خیره‌خیره نگاهی به مادرش دارد

شبیه طفل یتیمی که مادرش مرده
نگاه ملتمسی بر برادرش دارد

گرفته بازوی او را به سمت در ندود
دری که نام علی روی سردرش دارد

صدای مادرش از درد می‌کشد او را
که دود و آتش و هیزم برابرش دارد

دویده فضه ولی دیر شد، به خود می‌گفت
دویده‌است که از خاک و خون برش دارد

چه دیده فضه، چرا روی خاک‌ها افتاد؟
چه دیده فضه، چرا دست بر سرش دارد؟

به دست‌های پدر تا که بند، مادر دید
نگاه کرد به حالی که همسرش دارد

کشید در پی بابا به کوچه‌ها خود را
ولی جراحت سرخی به پیکرش دارد

گذشت، نوبت زینب شد و خودش این بار
گرفته دست یتیمی که در برش دارد

به قتلگاه عمویش نگاه می‌دوزد
که خنجری خبر از عطر حنجرش دارد

کشید دست، از آن دست و دست از جان شست
دوید تا که بدانند باورش دارد

و چند لحظه گذشت و میان خون حس کرد
سرش گرفته به دامان و مادرش دارد...
***حسن لطفی***


نویسنده سائل در جمعه 91/1/11 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
<